moodiran مديريت-بازاريابي-تبليغات-برندينگ

برند و داستان آن

برند و داستان آن

هیچ چیز ماندگارتر از یک داستان خوب نیست. از داستان های قدیمی مانند حماسه ی ادیسه گرفته تا سوپرمن، هری پاتر و … همگی به یک داستان خاص و یک قهرمانی اشاره دارند که با چالش های مختلف دست به گریبان هستند 

هیچ چیز ماندگارتر از یک داستان خوب نیست. از داستان های قدیمی مانند حماسه ی ادیسه گرفته تا سوپرمن، هری پاتر و … همگی به یک داستان خاص و یک قهرمانی اشاره دارند که با چالش های مختلف دست به گریبان هستند و در این راه با استفاده از شهامت، توانمندی ها، استعدادهای خود و همچنین استفاده از یک سری منابع توانسته اند در نهایت به پیروزی دست پیدا کنند. از گذشته تا به اکنون، داستان سرایی روشی برای اطلاع رسانی، گاه برای سرگرمی و گاه برای مرور خاطرات گذشته بوده است. از آنجایی که داستان سرایی و قصه گویی یک ابزار و ساختار قدرتمند برای ایجاد حس تعلق و وفاداری است، بد نیست با رویکرد برندینگ نیز نگاهی به آن بیاندازیم.

با گسترش بازارها، وجود شرکت هایی که خدمات و محصولات مشابهی تولید می کنند به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است. همگی از منابع مشخصی استفاده میکنند و در نهایت محصولات مشابهی( گاه از لحاظ فیزیکی، گاه کیفیت و یا هردو) ارائه می کنند. برای مثال ممکن است شما ده ها شرکت در زمینه ی تولیدات محصولات زیبایی آرایشی بشناسید. داستانی متفاوت برای برند خود بسازید و با استفاده از این مزیت رقابتی، رهبر بازار شوید و منفعت زیادی کسب کنید. اگر شما در یک بازار و صنعت انحصاری و به عبارتی در یک بازار گوشه فعالیت می کنید بی شک، برند غالب در ذهن همه هستید. اما در صورتی که در یک بازار رقابتی فعالیت می کنید که رقبای فراوانی دارید باید نگرشی تازه به کسب و کار خود داشته باشید. استفاده از ابزارهای داستان سرایی مانند شخصیت سازی برای برند، استفاده از قهرمانها و … می تواند در ایجاد مشتریانی وفادار به شما کمک بسیار کند.

هدف از داستان سرایی پاسخ به سوالات و فرضیات مصرف کنندگان است: حال که پذیرفته اید که رقبایی دارید که محصولاتی مانند محصولات و خدمات شما را به فروش می رسانند، چالش این است که مصرف کنندگان را متقاعد کنید که تمایزی میان محصولات شما با دیگران وجود دارد و آنها را برای انتخاب محصولات برندتان قانع کنید. هرچه هست مربوط به ایجاد یک رابطه ی احساسی نسبت به آنچه انجام می دهید، هدف و دلیل وجودی برندتان است. اینکه چرا یک چنین شرکت و برندی را ایجاد کرده اید و چرا ادعا می کنید که کارتان را بهتر از رقبا انجام می دهید. داستان سرایی در حقیقت راهی برای پاسخ به تمامی سوالات مصرف کنندگان می باشد که در نهایت هدف شما را دنبال میکند و آن، متقاعد کردن مخاطبان برای انتخاب برندتان است.

مصرف کنندگان، قهرمانان داستان هستند: یک جایگاه یابی مناسب در بازار در واقع نشان دهنده ی فعالیت و روش انجام کار شماست. داستان برند در حقیقت چالش میان مصرف کنندگان به عنوان قهرمان داستان و یکی از مشکلات آنهاست.(که برند شما قرار است این مشکل را برطرف کند.) برای مثال در چالش میان افراد برای مقابله با پوسیدگی دندان ها، در نهایت مصرف کنندگان قهرمان داستان هستند که با انتخاب یک خمیردندان(که محصول برند شماست) بر پوسیدگی دندان هایشان پیروز می شوند. در واقع در داستان بردنتان باید نشان دهید که مصرف کنندگان با یک مشکلی روبه رو هستند و در ادامه با کمک محصولات شما می توانند به سادگی بر این مشکل پیروز شوند.

در داستان توضیح دهید که چگونه قرار است در پیروزی قهرمان داستان به او کمک کنید. این مرحله یکی از مراحل حساس و نقطه ی ایجاد تمایز با سایرین است. در واقع همان مرحله ای است که باید به مخاطبان خود نشان دهید که چرا برتر از سایرین هستید و چگونه می توانید نیازها و انتظارات آنها را به روشی بهتر برطرف کنید. برای مثال برای یک شرکت هواپیمایی یا حمل و نقل ریلی، نشان دادن این مطلب که هواپیما یا قطار نیز به راحتی خانه ی آنهاست( با نشان دادن تصاویری که افراد در کنار هم مشغول صرف غذا هستند، در حال خنده و تفریح و یا در حال آرامش و استراحت می باشند) می تواند بیشتر، نظر مسافران را جلب کند.

یکی از بخش های مهم در هر داستان پایان آن است. اینکه چگونه قرار است افراد شرور شکست بخورند و در نهایت پیروزی حاصل شود، بخشی بسیار مهم و حیاتی است که نتیجه و پیام داستان را نیز در خود دارد. با نگاهی به داستان سرایی با رویکرد برندینگ نیز می توان نتیجه گرفت که پیام نهایی این داستان برند و نتیجه ای که از آن حاصل می شود در ایجاد مشتریانی وفادار و یا شکست برند اثرگذار خواهد بود.

هیچ میانبری برای دست یابی به جایگاهی مناسب در ذهن مشتریان وجود ندارد به جز طراحی یک داستان مناسب از برند با بیان اهداف، روش و نتایج آن. اطمینان کسب کنید که پیام برندتان به وضوح برای همگان قابل درک و فهم است، جایگاه شما جایگاهی مناسب است، قهرمانان داستان که همان مصرف کنندگان هستند نقطه ی اوج داستان هستند و شما همان برندی هستید که می توانید به بهترین شکل مشکل آنان را حل کنید.

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...